پيام دوستان
+
786
*سلام بر عزيزان پارسي
تو اين دنياي مجازي اگه يه جا باشه
که توش روح احساس وجود داره،
اونجا پارسي بلاگ
پارسي با احساس و عشق
تک تک عزيزان تبديل به يه
درخت تنومند شده.
قبل از تلگرام و واتساپ در اوج بود
شايد الان بخاطر کم لطفي
بعضي از دوستان نفسش بشماره افتاده.
اما اين درخت ريشه در دل و احساس
عزيزان پارسي داره*
#دوستان_پارسي_لطفا_برگرديد.@};-
my writings
ديروز 11:13 عصر
يک فنجان آرامش
*786،دلم براي خاطرات با شما تنگ شده،براي اشک و لبخند هاي شما دلتنگ شده.نفس درخت پارسي بشماره افتاده.احساس من با عشق شما همسنگ شده*با صداي زيبا و دوست داشتني يکي از عزيزان ديار پارسي@};-
امين يگانه
اگه مديران اينجا زحمتي مي کشيدند وامکانات پارسي راارتقا ميدادند واعضا حمايت وموردتوجه قرارمي گرفتند،واگريک صداي وتفکرحاکم درمديران پارسي به اعضا تحميل نمي شدوشايدم آزادي عمل بيشتري مي دادند،و....الان پارسي هم رونق داشت.#امين_يگانه
my writings
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} سلام لطف داريد.
my writings
@};-
+
سلام
امشب براي عرض تبريک تولد يکي از عزيزان پارسي آمدم و مواجه شدم با يک سکوت عجيب که فقط در بقاياي باستاني يک شهر متروک ميتوان ديد.
شايد هم واقعا اينجا متروکه شده و ديگر از آن هياهو و رفت و آمد خبري نيست.
ليکن
خانه دوست کجاست!؟
شاخه ي عشق
ديروز 11:8 عصر
حالا اينهمه راه اومديد چرا پست هيچ بنده خدايي رو حتي لايک نکرديد ؛ حتي دو تا پست جديد مدير رو که پست شما رو لايک کردند هم اهميتي نداديد اونوقت حرف از متروکه بودن اينجا ميزنيد ! بنظرم گمان کرديد اينجا همه بايد منتظر اومدن شما ميبودند :)
اودسان
ديروز 8:58 عصر
+
امان از خاطرات... خاطرات... خاطرات...
*ترخون بانو*
ديروز 8:57 عصر
+
يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133
اودسان
ديروز 8:49 عصر
جوادتبريزي
ديروز 9:35 عصر
چه مي خواهي بنويسي که اينگونه گمان بردي که من از خويش و کرده هايم غافلم بايد يک واقعيتي را برشما نمايان کنم وان اين است که همه بر کرده خود اشنايند ولي چون توان و قدرت باور انچه نموده اند را از خود نمي بينند اميدوارند با وکيل کردن ديگران براي تفسير کرده شان انچه به خطا يا صحيح سخني غير باورشان را بفمند گويي کبکاني هستند اين لعضي يا که اگاه به حضور شکارچي را قدرت باور و فرار از او ندارند
+
786
ا ز آتش چشمان تو، گرمي بده به من
م اهِ من،بارانشو،اين سينه ازعشقت سوخت
ي ار من پروانه شو
ن اگه به کام اين دلم، دردانه شو
ج ان من حسرت نشو،من شهريار تو نيم
ا ز هجر تو شاعرم شوم
ن ام تو لبخند شود، تاآسمان شادم کند
ت ا فروغ زندگي را در دلم روشن کند
و صل اين پاره دلم،در دست يک خياط است
ل حظه طرب نگاهم در کدام ديدار است د ر مسير ديدنت چند حجاب را من دَرم
ت ا هميشه درکنار بودنت من سر بَرم
my writings
ديروز 9:55 صبح
*م* اهِ من اشک شوم در صورتت" *ب* اک نيست گويند اين پسر ديوانه است" *ا* ز صداي سخن عشق نديدم خوش تر" *ر* اهي که پر از مشکل و رنج بسيار است" *ک* ام تو شفاي اين بيمار است*(اينم کادوي تولد ناقابل امين جان،درسته شعرم خوب نيست،اما به عشق داداش گلم از صبح تا الان روش کار کردم،انشاالله عاقبت بخير و شاد باشي)* http://www.upsara.com/images/r474252_.jpg
ماه دردانه من عمريست دردانه کش اين قافله ام.سينه ام پر از درد و گونه ام لبريز اشک.قامت ولايت بينم و حسرت لبانت مي کشم.کي شود بوسه اي زنم برلبان شيرين چون قمصر کاشانه ات حال که سير بوسيدمت به نگاره عمري درگير بودن و رفتن و ماندنت يک بوسه صد قل هو الله چشم حسود کور شود تا ببيند گويش راندن و ماندن رانده شدني که لذتش به ماندن است
+
به نام خدا
يه فنجان آرامشم
براي دوستان نقش بازي مي کنم
تا ايشان احساس خوشبختي را حس کنند.
*من ، تو ،خدا*گواه هستيم که قلم را جز برا *انديشه نگار* نبايد نوشت
*در انتظار آفتاب* دلتنگي از مشرق هستم
تا *هفت آسمان* عشق بايد رفت
تا دوست داشتن را مثل *دختر کوچکي* که عاشق زيبايي هاست فهميد.
يه فنجان آرامشم
*احساس؛عشق؛زيبايي؛صداقت را جمع کني
مي شود يک فنجان آرامش*
my writings
ديروز 9:53 صبح
[15%]
[25%]
[25%]
[10%]
[10%]
[15%]
20 رای دهنده
[25%]
[25%]
[10%]
[10%]
[15%]
+
من نمي توانم خوشحالي خود را
از ديدن شلوغي محسوس پيامرسان
و حضور دوباره ي چهره هاي دوست داشتني و ارزشمند
پنهان کنم:)
@};-
هايدي
03/10/16
1 فرد دیگر
23 فرد دیگر
+
اعضاي تيم فوتبال *پارسي بلاگ*
شبگرد تنهايي
03/10/16
ايستاده از چپ : راشد خدايي - جاده - حسين کارگر - ايمان - دخو - زندگي کارواني - ذره بين زنده - رضا - سيد عليرضا - سيد مهدي شيرازي - پوريا
پس بدانيم بهترين دوست خداست و بهترين مال دنيا پدر و مادر است و بالاترين و شايسته ترين رفتار اين است که سخن ولايت را ارج نماييم و بدان عمل کنيم /// *عالي * /// خدا بزرگه ...
+
به نام صاحب سلام
سخت است فراموشي خاطرات خوش مادرهما
يک جمعيتي پريشان و دلتنگ ز دوري مادر هما
قصيده و غزل و مثنوي در صف *مادر *کم است
مانده هنوز در ضمير ما پيامک هاي مادر هما
چشمها را باراني و فکر را به چالش بکشم
ياد *مادر غريب مدينه* را به خاطر بکشيم
پسر او *مهدي (ع)* هنوز در انتظار آمدن است
در فراق عزيزان خطي به بلنداي ساحل بکشيم
متن: عليرضا عبدي
2-اشراق
03/10/16
{a h=puke}عليرضا عبدي{/a} سلام عجله نکنيد مادر هما انقد ارزششون بالاهست ک با صبر بهترين قصيده ها را براشون بايد سرود=) من هم يکي آماده دارم حالا ب وقتش رو ميکنم:D